کلوپ همسران فیلمی بدون داستان و بدون هرگونه جذابیت!
به گزارش عینک آفتابی، فیلم سینمای کلوپ همسران به کارگردانی و تهیه کنندگی مهدی صباغ زاده و نویسندگی آرش قادری و مهدی صباغ زاده، که در پاییز امسال اکران شده بود به شبکه نمایش خانگی آمد.
این با فروش حدود 3 میلیارد تومان در رده بندی فروش سال 98 پایین تر از بسکمک از فیلم های کمدی این سال قرار گرفت.
برای خرید قانونی و دانلود حلال فیلم کلوپ همسران اینجا کلیک کنید
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: فیلم داستان سه مرد است که در اجتماع از موقعیت عالی و قدرت و اقتدار برخوردار بوده، ولی در منزل از همسران خود بشدت حساب می برند تا اینکه روزی گیر کردن این سه مرد در آسانسور با یک خانم غریبه سرآغاز فرار از دست همسران خود می گردد که به کمک یک گروگان گیر به جزیره کیش پناه می برند و ...
محمدرضا شریفی نیا، میترا حجار، شقایق فراهانی، محمدرضا هدایتی، علی انصاریان، بیژن بنفشه خواه، سمیرا حسن پور، رضا بنفشه خواه و گوهر خیراندیش، بازیگران این فیلم هستند و سیروس عبدلی فیلمبرداری و روزبه کلباسی تدوین این فیلم را بر عهده داشته اند.
از مهدی صباغ زاده پیش از این فیلم های زیادی در مقام کارگردان، فیلمنامه نویس، تهیه کننده و تدوین گر به اکران در آمده است که از جمله آن ها می توان به خانه کاغذی، پیشنهاد پنجاه میلیونی و صبحانه برای دو نفر اشاره کرد.
کلوپ همسران داستان مسائل خانوادگی سه مرد به نام های امیر (محمدرضا شریفی نیا)، سهراب (علی انصاریان) و احمد (بیژن بنفشه خواه) با همسرانشان بیتا (سمیرا حسن پور)، مهناز (میترا حجار) و ایلناز (شقایق فراهانی) است.
سه مرد قصه به شدت از همسرانشان حرف شنوی دارند و بدون اجازه آن ها حتی آب هم نمی خورند. روزی گیر افتادنشان همراه با یک خانم غریبه در آسانسور برایشان به حدی دردسر درست می کند که تصمیم می گیرند با کمک عمه عزت (گوهر خیراندیش) وانمود کنند که ربوده شده اند تا همسرانشان نگران حالشان شوند و همزمان آن ها هم کمی در جزیره کیش تفریح کنند.
اما طولی نمی کشد که آن ها از حربه شوهرانشان با خبر می شوند به جزیره کیش می فرایند و مچ آن ها را می گیرند.
این خلاصه داستان فیلم کلوپ همسران نیست بلکه تمام فیلم همین است. بدون داستان بدون هرگونه مجذوب کنندهیت و بدون ذره ای خلاقیت. قطعا تصور می گردد نام فیلم، گروه بازیگران فیلم، کارگردان فیلم، تبلیغات و پوستر فیلم گویای این که با چه فیلم بدی روبرو می شویم هستند، اما نتیجه دیدن فیلم از بد هم بدتر است.
کلوپ همسران حتی توان ارائه درست همین خلاصه داستان لوس و بی مزه بالا را هم ندارد.
در اواخر فیلم وقتی مردان مدتی را در کیش سپری کرده اند و زنان هم مشغول جور کردن پول آزادی آن ها هستند و وقتی سازندگان فیلم در تنگنای نوشتن مرحله بعدی فیلمنامه قرار می گیرند در تصمیمی خلاقانه به خودشان هم رودست می زنند و بدون هیچ توجیهی عکس خوشگذرانی مردان را به زنان می رسانند تا دستشان رو گردد و بتوانند در 10 دقیقه پایانی سر و ته فیلم را هم بیاورند!
این فیلم عقب مانده هنوز هم حول و حوش روابط زناشویی در پی داستانی با مزه می گردد، اما به جز حرف ها و اتفاقات کهنه و تکراری شده و رنگ و رو رفته ای که سال ها از آن گفته شده است و دیگر هیچ کس را نه می خنداند و نه حتی دیگر کسی حوصله دیدنیش را دارد به هیچ چیز تازه ای دست نمی یابد.
همه چیز در خانه های آن چنانی و ثروت فراوان کاراکتر ها و لوس بازی های بازیگران لوس و سفر به جزیره کیش و کمی هم بزن و بکوب خلاصه می گردد.
حواشی پیرامون یک واژه و عبارت همراهش
عده زیادی از کسانی که به دیدنی ای فیلم نشسته اند از استفاده مکرر برخی عبارات که تا حد زیادی خارج از ادب مرسوم هستند تعجب کرده اند و برخی حتی از آن آزرده شدند.
مهدی صباغ زاده در پاسخ به این نقدها توضیح می دهد که: به نظرم آن عبارت اصلا فحش نیست. فحش به چیز های دیگری گفته می گردد که از تربیت و عرف خارج هستند، اما این عبارت به طور مکرر در میان مردم عادی هم استفاده می گردد او همچنین درباره استفاده ای این عبارت از طریق شخصیت عمه عزت می افزاید: چه ایرادی دارد چنین شخصیتی از این عبارت استفاده کند؟ ضمن این که استفاده از چنین عبارت هایی جزو شخصیت و عادت اوست. البته منظور این کاراکتر از این عبارت این است که به طرف مقابل بگوید حرف نزند!
چقدر خوب شد که کارگردان منظور استفاده از این عبارت را به خوبی بیان کردند وگرنه ممکن بود مخاطب برداشت دیگری از آن بکند! مهدی صباغ زاده استفاده از این عبارت را موجب خنده مخاطب می داند و انتقاد از آن را به منزله مخالفت با خنده دیدنگر می داند. در حالی که نه تنها استفاده از این عبارت در این فیلم موجب موجب خنده نشده است بلکه استفاده از آن به این شکل در هیچ فیلمی حتی لبخند هم بر لب مخاطب نمی آورد.
عجیب است که سازندگان کلوپ همسران فکر می کنند بدین شکل می توانند از مخاطب خنده بگیرند. بدون داستانی مجذوب کننده و حتی بدون بازیگرانی بامزه و خلاق چگونه می توان فیلمی کمدی ساخت؟ آیا سازندگان کلوپ همسران فیلم های هزار پا، مصادره، تگزاس و... را ندیده اند؟ با این فیلمنامه می خواهند با آن ها رقابت کنند؟! پاسخ به این سوالات بعید است مثبت باشد.
عده ای از مخاطبان سینما هستند که فقط حاضرند برای فیلم های کمدی بلیط تهیه کنند در سالن بنشینند و این عده با توجه به نوبت های اکران سینمای ایران گاهی با مصادره روبرو می شوند گاهی با کلوپ همسران و گاهی هم با جهان با من برقص. این روش سازندگان کلوپ همسران است که بدون خرج ذره ای خلاقیت و بدون صرف اندکی استعداد فیلمی را با نام جعلی کمدی روانه اکران کنند که می دانند از طریق عده معدودی دیده می گردد.
وقتی به سازندگان چنین فیلم هایی انتقاد می گردد معمولا آن ها فریاد سر می دهند که همه سینما که نباید اجتماعی و تلخ باشد، سینما یعنی مخاطب، سینما یعنی شاد کردن دل خانواده ها در شرایط سخت جامعه، سینما یعنی چنین و چنان. اما چرا سازندگان این فیلم ها به جنبه رقابتی سینما توجه نمی کنند؟ چرا نمی خواهند با فیلم های کمدی پر فروش سینما رقابت کنند؟ نمی خواهند؟ یا نمی توانند؟ و یا اصلا لزومی نمی بینند؟!
منبع: فرارو