معلم ادبیات: دیگر دانش آموزان رغبتی به خواندن ادبیات ندارند، ادبیات دارد به سمت نادیده گرفته شدن می رود و اهمیتش را از دست می دهد
به گزارش عینک آفتابی، محمد مفتاحی: به عینه می بینم که دانش آموزان اهمیت خاصی برای ادبیات قائل نیستند. این شیوه نو، تأثیر مثبتی نگذاشته، نمره های میان ترم و ترم اول دانش آموزان پایین بوده و رغبتی به خواندن ادبیات ندارند.
محمد مفتاحی می گوید: دیگر دانش آموزان رغبتی به خواندن ادبیات ندارند، ادبیات دارد به سمت نادیده گرفته شدن می رود و اهمیتش را از دست می دهد.
به گزارش ایسنا، حدود 10 ماه از تصمیم حذف درس های عمومی (زبان و ادبیات فارسی، تعلیمات دینی، عربی و زبان انگلیسی) از کنکور سراسری می گذرد. در زمان طرح این تصمیم، آن را با شاعران و نویسندگانی که مدرس درس ادبیات هم هستند، در میان گذاشتیم که این موضوع موافقان و مخالفان خود را داشت. حالا با گذشت 10 ماه و نزدیک شدن به خاتمه سال تحصیلی و برگزاری مرحله اول کنکور، از این موضوع پرسیده ایم که این تصمیم چه تأثیری بر دانش آموزان و توجه شان به زبان و ادبیات فارسی گذاشته است؟
محمد مفتاحی، شاعر، پژوهشگر و معلم ادبیات پیش تر در این زمینه به ایسنا گفته بود: در حالت عادی و در مقایسه با درس هایی چون ریاضی و فیزیک و دیگر درس های تخصصی، به ادبیات، اهمیت خاصی داده نمی گردد و اگر این حذف صورت بگیرد، فاجعه ای که نباید، اتفاق می افتد.
او حالا با اعمال تغییرات این پیش بینی را درست می خواند و با اشاره به این که در پایه دوازدهم که درگیر کنکور هستند تدریس می نماید، می گوید: این تغییرات چندین مشکل برای دبیران و دانش آموزان پیش آورده است؛ سال هاست حذف کنکور سراسری مطرح می گردد اما این تغییرات خیلی فی البداهه و ناگهانی صورت گرفت. با توجه به مخالف هایی که در این زمینه وجود داشت، اغلب باور نمی کردند تغییرات اعمال گردد و فکر می کردند دست نگه دارند.
او ادامه می دهد: اولین مسئله ای که این تصمیم در پی داشت و به دانش آموزان ضربه زد، سردرگمی آن ها بود. دانش آموزان سال های قبل به صورت آموزش کنکوری پیش رفته بودند. آن ها یاد گرفته بودند با چه شیوه ای پیش بروند که در کنکور پیروز باشند و فکر می کردند درس های عمومی از جمله ادبیات هم جزو کنکورشان خواهد بود. بعد اعلام شد حذف می شوند و به صورت امتحان نهایی در معدل شان تأثیر دارد. اما ناگهان در کلاس دوازدهم، شیوه درس خواندن شان تغییر کرد و مجبور شدند به شیوه دیگری درس بخوانند که این موضوع تأثیر منفی ای بر آن ها گذاشته است.
مفتاحی در ادامه با اشاره به بخش نامه ابلاغی مبنی بر متفاوت بودن امتحان نهایی امسال با سال های دیگر، می افزاید: اعلام نموده اند، امتحان امسال بیشتر حالت مفهومی دارد و سوالات سخت تر است. بعلاوه سوالات پرتکرار سال های قبل که تأثیر زیادی در امتحان دانش آموزان داشت، دیگر مطرح نمی گردد. این موضوع، جو روانی منفی ای را برای دانش آموزان ایجاد و آن ها را نگران نموده است. آن ها در شرایط ناخواسته حذف درس های عمومی قرار گرفته اند و نمره امتحان نهایی شان در کنکور تأثیر دارد. توجیه بعضی این است که زمانی این درس ها در بخش عمومی کنکور مطرح می شد و حالا هم باید سخت باشد، در حالی که در طرح سوال استاندارد سه گروه سوال داریم؛ سوالاتی برای دانش آموزان کوشا و پرکوشش، تعدادی برای دانش آموزان میانه و باقی برای دانش آموزان ضعیف و با این شرایط و ایجاد جو روانی ای که سبب سردرگمی و استرس دانش آموزان شده، این گونه طراحی امتحان منطقی به نظر نمی رسد.
این معلم در ادامه بیان می نماید: با توجه به تغییرات ایجادشده، دانش آموزان رغبت چندانی به خواندن درس ادبیات فارسی ندارند و با وجود تمام هشدارهایی که به آن ها درباره سختی امتحانات امسال داده ایم، می گویند کنکوری و علامت زدنی که نیست، می رویم به سوالات جواب می دهیم و نمره مان را می گیریم؛ اما اصحاب فن می دانند که پاسخ دادن به امتحان نهایی فارسی به این سادگی ها هم نیست.
این شاعر تاکید می نماید: انگیزه دانش آموزان را برای خواندن ادبیات گرفته اند و متأسفانه نوعی ساده انگاری در دانش آموزان ایجاد شده. در میان آفت هایی که نام بردم، آخری خیلی تأثیر گذاشته است و پیش بینی ام درباره این که ادبیات به سمت نادیده گرفته شدن می رود و اهمیتش را از دست می دهد، درست از آب درآمده است. به عینه می بینم که دانش آموزان اهمیت خاصی برای ادبیات قائل نیستند. این شیوه نو، تأثیر مثبتی نگذاشته، نمره های میان ترم و ترم اول دانش آموزان پایین بوده و رغبتی به خواندن ادبیات ندارند.
محمد مفتاحی بعلاوه درباره گمانه ای که بعضا برای کاهش ساعت درس ادبیات از طرف بعضی مطرح می شد، می گوید: واقعیت این است که جز یکی دو درس از درس های کتاب های ادبیات، باقی درس ها به نوعی مفهوم گرایی در جهت تبلیغ بعضی ارزش ها هستند. حال آن که در عالی ترین سطح ادبیات، کسب لذت و احساس تعلیق اهمیت دارد که متاسفانه در کتاب های درسی کم رنگ است. البته دانش آموزان از قبل هم برای خواندن ادبیات رغبت نداشتند و از ادبیات لذت نمی بردند اما چون در کنکور مطرح می شد و ضریب چهار داشت، بسیاری کلاس تخصصی می رفتند و برای خواندن ادبیات کوشش بیشتری می کردند. حتی مدرسه ها و اولیای دانش آموزان درخواست می کردند برای ادبیات کلاس تقویتی بگذاریم، اما دیگر این تمایل وجود ندارد. در صورتی که تدریس درس های کتاب فارسی حتی بیش از زمان اختصاص یافته وقت می برد و کم شدن زمان تدریس آن غیرقابل تصور است. الان برای درس های دیگر، کلاس فوق برنامه گذاشته اند تا دانش آموزان را تقویت نمایند اما در زمینه ادبیات گفته اند کلاس های مدرسه کفایت می نماید و نیازی نیست بیش از این با دانش آموزان کار گردد.
این معلم ادبیات ادامه می دهد: سال های گذشته، کتاب درسی را بهمن ماه تمام می کردیم و باقی زمان را به حل نمونه سوال های کنکور و تقویت دانش آموزان می گذراندیم اما امسال عملا دانش آموزان از درس ادبیات فراری هستند و نیازی برای خواندن آن نمی بینند و رغبتی ندارند سوالی بیش از آن چه در کتاب هست، حل نمایند و فکر می نمایند تمام ماجرا به کتاب درس معطوف می گردد.
مفتاحی در خاتمه تأکید می نماید: درس ادبیات برای آینده سازی و فرهنگ مهم است و برای حفظ زبان فارسی اهمیت دارد. اگر در دبیرستان به این درس اهمیت داده گردد، در سال های بعد و در دانشگاه هم برایشان درس ادبیات عمومی مهم خواهد بود و این موضوع تأثیر مثبتی در زنده نگه داشتن زبان فارسی می گذارد. در طول تاریخ، اقوام مختلفی بر ایران حاکم شدند اما هیچ گاه زبانی غیر از فارسی، رسمی نشده است، این موضوع به لطف شاعرانی چون فردوسی و اسدی طوسی و دیگران محقق شده است. زبان فارسی امانتی است که به دست ما سپرده شده و برای پویایی اش باید آن را حفظ کنیم و به آن اهمیت بدهیم. اگر توجه به زبان فارسی را کاهش دهیم، روز به روز ضعیف تر می گردد و ما امانتدار خوبی نخواهیم بود و نمی توانیم دین مان را به شاعران بزرگ و نویسندگان ادا کنیم. کم اهمیت شدن درس فارسی بسیار دردآور است و با این که شما به عنوان رسانه در این زمینه بسیار کوشش کردید تا بر این تصمیم تأثیر بگذارید اما این اتفاق نیفتاد و ما حالا با اثرات منفی آن درگیر هستیم.
منبع: عصر ایران