روایت خوانی شاعران و اهالی قلم از قله دماوند
به گزارش عینک آفتابی ، در این مراسم که عصر یکشنبه، 11 تیر برگزار گردید، فرزانه منصوری، همسر نادرابراهیمی نخستین روایت کننده دماوند بود.
منصوری در این برنامه گفت: نادر ابراهیمی بارها به قله دماوند صعود نموده بود و کتابی هم باعنوان یک صعود باورنکردنی نوشته بود. دماوند در ادبیات ما جایگاه ویژه ای دارد مضاف براینکه بلندترین کوه ایران و خاورمیانه و مظهر پایداری است. دماوند هم مانند پرچم ایران، عزیز و ارزشمند است. زمانی که دماوند را می بینم، حس انسانی در او می بینم و فکر می کنم هموطنم است، می خواهم آن را در آغوش بگیرم و مثل پرچم عزیز ایران دوستش دارم؛ چراکه یکی از نمادهای کشورمان است.
وی با بیان اینکه همسرم بارها به قله دماوند صعود نموده، اضافه کرد: یکی از صعودهای او در سال 1373 همزمان با 1500 کوهنورد در یک روز رخ داد که 90 درصد پیروز به فتح قله شدند، چنین امری در زمان خودش یک حرکت منحصر به فرد بود. کتاب یک صعود باورنکردنی نیز پس از همین صعود نوشته شد و همسرم آن را به صادق آقاجانی، مدیر وقت فدراسیون کوهنوردی و 1500 کوهنوردی که همزمان صعود کردند، اهدا کرد. ابراهیمی در این صعود با بعضی از کوهنوردان مصاحبه نموده و آن را در بخش هایی از کتاب آورده است.
مهری رحیم زاده، عکاس، طبیعت گرد و کوهنورد نیز که سابقه صعود پیروز به قله دماوند داشته، یکی دیگر از روایت نماینده های دماوند بود.
وی زمانی که 37 سال داشته به دماوند صعود نموده و بنا بر باور قدیمی ها که برای نخستین بار به جایی می روند، دعا می نمایند، او هم می خواهد که کارشناسی ارشد قبول گردد و دعایش 10 روز بعد از صعودش به دماوند مستجاب می گردد.
مهدی قزلی، مدیر خانه شعر و ادبیات نیز روایت اولین قله ای که در زندگی اش صعود نموده یعنی دماوند را خواند.
وی قبل از آنکه روایت صعود پیروزش به دماوند را بخواند، درباره برنامه روایت دماوند شرح داد و گفت: دو موضوع باعث می گردد که ما ایرانی ها به هر نقطه از جهان برویم، یکدیگر را پیدا کنیم، یکی ادای دماوند با هر لهجه است و دیگری زبان فارسی به همین علت فکر کردم دماوند را بهانه کنیم تا بار دیگر کنار هم جمع شویم.
اولین صعود نماینده به دماوند چه کسی بود؟
رضا زارعی، رئیس فدراسیون کوهنوردی نیز به عنوان روایت نماینده دیگری از دماوند، گفت:روایت دماوند جزو معدود برنامه هایی است که مربوط به کوهنوردی نیست اما به ادبیات کوهنوردی می پردازد.
وی ادامه داد: نخستین بار 10 ساله بودم که با دماوند آشنا شدم، پدرم، دایی سالخورده ای داشت که از روستا به شهر آمده بود و روایت می کرد که 110 سال پیش افرادی که در روستاهای نائین در اصفهان زندگی می کردند، قله دماوند را از آنجا دیده اند، زمانی که از گرد و غبار و ساختمان های بلند خبری نبوده است.
زارعی به نخستین صعودهای دماوند اشاره نمود و گفت: یکی از قدیمی ترین روایت ها مربوط به سفرنامه ناصر خسرو است که روستاییان برای امرار معاش زندگی به قله دماوند می رفتند تا از آنجا گوگرد بیاورند. بعلاوه نخستین صعود به دماوند را تیلور تامسون از کشور بریتانیا انجام داده است. 20 سال بعد محمدصادق خان قاجار به عنوان نخستین ایرانی به قله دماوند صعود کرد.
توهم دانایی نمی گذارد دماوند را ببینیم
محمدرضا شرفی خبوشان، مدرس ادبیات و نویسنده نیز به عنوان روایت نماینده دیگری که تا به امروز به قله دماوند صعود ننموده اما به تماشای دماوند نشسته است، روایتی با عنوان به تماشای دماوند را خواند.
این نویسنده در روایت خود خلاهای انسان عصر حاضر را به ندیدن دماوند و اسطوره هایش گره زد و در بخشی از متنش خواند: تهران برترین جا برای نگریستن به دماوند است با این حال تخیل در تهران مرده است، ندیدن دماوند یعنی ندیدن روایت هایی که می توانند ما را از خلاها نجات دهند.
وی در بخش دیگری از روایتش به شبکه های اجتماعی و جهانی دیده شدن اشاره نمود و گفت: توهم دانایی نمی گذارد دماوند را ببینیم، ما به جای آنکه ببینیم، کوشش می کنیم خودمان را در معرض دیده شدن قرار دهیم.
معصومه صفایی راد، سفرنامه نویس نیز روایت مثل کوه را برای مخاطبان این برنامه خواند.
غلامرضا طریقی، شاعر نیز روایت صادقانه اش از دماوند را با شعر گره زد و سمیه سیدین نویسنده حوزه کودک نیز روایتی از دماوند با عنوان تماشای دماوند از دور خواند، روایتی که به آشنایی با همسرش علیرضا ایرانمهر،نویسنده و کوهنورد پیوند خورده بود.
آخرین روایت دماوند را مکرمه شوشتری، نویسنده خواند که درباره سه تجربه صعود ناپیروزش به دماوند بود.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران